JerJis
 
درباره وبلاگ


سلام دوست عزیز.به وبلاگ من خوش اومدی.امیدوارم از مطالب این وبلاگ راضی باشی.لطفا در جهت هر بهتر ارائه دادن مطالب در نظرسنجی شرکت کن.


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 215
بازدید کل : 172297
تعداد مطالب : 201
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Alternative content




JerJis
آسمون واسم ببــ ـار،واسم ببار، بی کسی انگـــ ــار تمومــــــــــــــی نداره

 مگر رسم به كلامی:

رهاتر از آتش،

رساتر از فریاد،

فراتر از تاثیر،

 

كه چون به كوه بخوانی، ز هفت پرده سنگ،

گذر كند چون تیر!

وگر به دل بنشانی، نپرسی از پولاد،

نترسی از شمشیر؛

            كتاب‌های جهان را ورق ورق گشتم!

 

به برگ برگ درختان، به سطر سطر چمن،

نشانه‌ها گفتم.

ز مهر پرسیدم.

به ماه نالیدم.

 



ادامه مطلب ...


شنبه 10 دی 1390برچسب:شعر*,*شعر جدید*,*شعر نو*,*شعر عاشقانه,*شعر قشنگ, :: 9:12 ::  نويسنده : Mosaieb

 

 
گوینـــد کســـان بهشت بـا حــــــــــور خــوش است مــن می گویـــــــــم کــه آب انگــــــور خــوش است

ایـــن نقـــــــد بگیــــــر و دست از آن نسیـــه بـــــدار کـــــــآواز دهـــــــــل شنیــــــدن از دور خــوش است

این می چه حرامیست که عالم همه زان میجوشد یــــک دستــــه بـه نــــــابــــودی نــــامش کوشنــــد
... ...
آنـــــان کـه بـــــر عاشقــــــان حــــــرامـش کردنــــــد خــــود خلــــــوت از آن پیـالـــــه هـــا مـی نوشنــــد

آن عاشق دیوانه کـه این خمار مستـــی را سـاخت معشــــوق و شـــراب و مــــی پرستـــی را سـاخت

بـــی شـــک قـــــدحــی شــــراب نوشیـــــد و از آن سـر مـست شــد ایــن جهــان هستــی را سـاخت


شنبه 10 دی 1390برچسب:شعر*,*شعر جدید*,*شعر نو*,*شعر عاشقانه,*شعر قشنگ, :: 9:10 ::  نويسنده : Mosaieb

 دل من تنها بود 
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت
که بماند یکجا
به کجا؟
معلوم است به در خانه تو
دل من عادت داشت 
که بماند انجا
پشت یک پرده تور
که تو هرروز ان را
به کناری بزنی
دل من ساکن دیوارودری
که تو هرروز ازان میگذری
دل من ساکن دستان بود
دل من گوشه یک باغچه بود
که تو هرروز به ان مینگری
دل من را دیدی؟ 
دل من ساکن کفشهای تو بوددل من تنها بود 
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت
که بماند یکجا
به کجا؟
معلوم است به در خانه تو
دل من عادت داشت 
که بماند انجا
پشت یک پرده تور
که تو هرروز ان را
به کناری بزنی
دل من ساکن دیوارودری
که تو هرروز ازان میگذری
دل من ساکن دستان بود
دل من گوشه یک باغچه بود
که تو هرروز به ان مینگری
دل من را دیدی؟ 

دل من ساکن کفشهای تو بود



 

 

کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست

حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد


دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت

 

رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد


روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید

 

زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد


بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند

 

گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد


دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد

 

نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد


دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت

 

بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد


آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است

 

اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد


سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی

 

اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد


کو آن حکیم توسی، شهنامه ای سراید

 

شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد


هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی

 

بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد




   بسم الله الرّحمن الرّحیم

وَ یَسئَلُونَکَ عَن ذِی القَرنِین...

 

در سوره ی «کهف»، آیه ی 83 بیان می شود که از پیامبر اسلام (ص) درباره ی شخصی به نام «ذوالقرنین» پرسیده شد.

"و از تو (ای پیامبر) سوال از ذوالقرنین می کنند، پاسخ ده که من به زودی حکایتی از او بر شما خواهم خواند."

و این آیه مقدمه ای بود بر این که خداوند پاسخ را بدین گونه بدهد...

 



 داریوش هخامنشی-پادشاه باستانی ایران درکتیبه هایی که ازخودباقی گذاشته است نه تنها پروردگاربزرگ(اهوره مزداه)راآفریننده ی زمین واسمان ومردم ونعمتهایی که موجب شادمانی مردم میگرددراازان خدا میداندبلکه پادشاهی خودرانیزازان

اومیداندوخدارابه عنوان آن که اوراپادشاهی بخشیدبزرگ می شمارد.

 

درجای دیگرنیزازاهوره مزداه میخواهدتااین کشورراازخشکسالی ودشمن ودروغ برهاند-واین-نشان ازان دارد که داریوش خداوندراقادر به رفع تمامی بلایای طبیعی(خشکسالی)وغیرطبیعی(دروغ)میداند

 

بنابراین مادرکتیبه های این شاه هخامنشی هیچ نشانی ازدوگانه پرستی (به عنوان یک پادشاه هخامنشی وزرتشتی)نمی بینیم وهمچنین خداوندرابه نابودی دروغگویی که ازنشانه های اهریمنی است قادرمی داندواورابرترازاینها می شمارد




 

کوروش بزرگ هخامنشی پس از فتح بزرگ وتاریخی بابل (درکناررود فرات و در جنوب بغداد امروزی)فرمان آزادی هزاران یهودی را صادر کرد که قریب چند دهه (حدود هفتاد سال) در بابل به اسارت گرفته شده بودند.

 

در بابهای گوناگون اسفار عزرا و اشعیا در کتاب تورات (عهد عتیق) کوروش با عناوینی همچون مسیح خداوند نام برده شده است.

 

 

 

در این کتاب مقدس آمده:

 

 

 

خداوند روح کوروش پادشاه فارس را برانگخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی صادر کند و بنویسد : کوروش پادشاه فارس چنین می فرماید که یهووه -خدای آسمان مرا امر فرموده است که خانه ای برای او در اورشلیم که در یهودا است بنا نمایم.پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد و به اورشلیم که در یهودا است برود و خانه ی یهووه را که خدای حقیقی است در اورشلیم بنا نماید....؟

 

پس همگی برخاسته و روان شدند تا خانه خداوند را که در اورشلیم است بنا نمایند.




 کوروش و مادها
در نوشته ی از کوروش کبیر تا کابوس آستیاگس گفتیم که پادشاه ماد ایشتوویگو (آستیاگس ،آژی دهاک ) پادشاهی مستبد و خونریز بود.
کمبوجیه اول با ماندانا دختر آستیاگس ازدواج کرد ؛ و این وصلت به تحکیم قدرت هخامنشیان کمک شایانی کرد .
حاصل این ازدواج فرزندی شد به نام کوروش ، که افتخار تمدن بشری و سلاطین ایران گشت . کسی که لقب آقای آسیا را از خود نمود و پارسی ها او را چون پدر خویش دوست داشتند آنچنانکه نمی خواستند کسی جز اراده ی او بر آنها حکم براند.(مراجعه شود به مطلب کوروش کبیر و حکمیت تاریخ ).آنچنان که در مطلب از کوروش کبیر تا کابوس آستیاگس ، بیان کردیم بر طبق گفته های هرودت ؛ آستیاگس بر اثر کابوسی که دیده بود فرمان قتل نوه ی نوزادش را صادر نمود لیکن کوروش بدست چوپان دربار نجات یافت . گفتم که این کابوسها می تواند نمادی از بد بینی حاکمان نسبت به اطرافیان خود به دلیل ظلم وستم آنها باشد که ذهن فرعونیشان را به هر فرمانی وادار می سازد.
پس از ان که کوروش جانشین کمبوجیه شد ، اتحاد و کمک کورو ش به پادشاه بابل موجب خشم آستیاگس گردید. او کوروش را به همدان فراخواند ولی کوروش اعتنایی به فرمان او نکرد.پادشاه به کوروش اعلان جنگ کرد و در طی نبردی که میان آنها رخ داد ، آستیاگس مغلوب و اسیر کوروش گردید.لیکن پادشاه جدید پارس با محبت و دوستی با وی رفتار کرد.




ادامه مطلب ...


 مقایسه ی کوروش بزرگ هخامنشی با دیگر پادشاهان
در گفتارهای پیشین (مراجعه شود به آرشیو کوروش کبیر ) ؛ درباره ی عدالت و آزادیخواهی کوروش بزرگ هخامنشی گفتیم ، و نظر و قضاوت دیگر محققان و مورخان جهان همچون هرودت (پدر تاریخ ) ، گزنفون ، ریچاردن فرای و.... را درباره ی وی مطالعه کردیم.گفتیم که از نظر برخی از علماء ذوالقرنین قرآن همان کوروش است و یهودیان وی را مسیح و ناجی خود می نامیدند. درباره ی فتح بابل نیز کم و بیش در حد توان و علم گفتیم.
گفتیم که کوروش مهربان و بفکر رعایا و زیر دستان بود و برای رفاه آنان می کو.شید و برای حراست از آزادی مردم تلاش می کرد.

برای اینکه خوانندگان عزیز در این مقاله هر چه بهتر بتوانند کوروش کبیر را درک نمایند ، چند نمونه از رفتار پادشاهان قدیم (جهان باستان ) را برای شما بازگو می کنیم.
1 - مانیشتوسو ، موسس سلسله ی اکد در 2800 سال ق . م .پادشاه عیلام را به اسارت برد و مملکت او را به کلی غارت نمود.




ادامه مطلب ...


 بزرگترین سند مکتوب به جا مانده از دوران هخامنشیان ، کتیبه ی داریوش بزرگ است.این کتیبه تاریخی در کرمانشاه قرار دارد.به گزارش ایرنا بدلیل اهمیت این کتیبه و نگاره های اطراف آن بود که یونسکو در سال 85 خورشیدی این اثر گرانبها را در فهرست آثار جهانی ثبت کرد.این نقش برجسته که یکی از با ارزش ترین یادگارهای ادبی و تاریخی ایران است در سی کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه بر روی صخره معروف به بیستون حجاری شده است.داریوش در این نوشته چگونگی تشکیل حکومت خویش ، قیام علیه گومات (بردیای دروغین ) و پس از آن شرح فتوحاتش را به خط میخی عیلامی در سمت راست سنگ نگاره و در مرحله بعد با خط میخی بابلی در سمت چپ سنگ نگاره در 2500 سال پیش نقل کرده است.در مرحله ی نهایی نیز در زیر نقوش برجسته ، شرح فتوحاتش را به خط میخی و به زبان فارسی باستان نقل کرده است.هنوز سنگ تراشان هخامنشی در حال نوشتن خطوط بر سینه کوه بوده اند که سکاها دوباره سر بر شورش برداشتند.داریوش در سال 519پیش از میلاد ، سکونخا ، شاه سکاها ، را شکست داد و این رویداد را بی درنگ به سنگ نبشته اضافه کرد ولی از آنجایی که جایی برای حجاری تصویر شاه سکایی باقی نمانده بود ؛ داریوش دستور داد تا بخشی از متن عیلامی را پاک وآن را در سمت چپ قسمت پایین ، کنار متن فارسی باستان از نو نقر کنند و به جای متن عیلامی ،تصویر شاه سکایی را حجاری کرده اند.در این سنگ نوشته داریوش ابتدا به معرفی خود و اجدادش پرداخته ، سپس واقعه قتل گئومات مغ که پس از مرگ کمبوجیه سلطنت را غصب کرد و خود را بردیا برادر کمبوجیه نامیده بود ، شرح داده است.پس از آن به شرح جنگ هایی که بر ضد بزرگان و امرای یاغی کرده می پردازد و در خاتمه به هر کس که این کتیبه بزرگ را محو کند لعن می فرستد.از کوه بیستون در متون تاریخی به نامهای بغستان به معنی جایگاه خدایان ، بهیستان ، بهیستون ، بهستان و بیستون یاد شده است.سنگ نگاره داریوش به طول 6 متر و به عرض 3/20 متر است.در این سنگ نگاره تصویر داریوش به ارتفاع 1/78 متر در سمت چپ صحنه حجاری شده است.

در نوشته های بعدی به شرح تصویر داریوش در سنگ نوشته ی بیستون خواهیم پرداخت




 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب